توسط : عنایت الله شهسواری
چرا مسلمان نیستم عنوان سلسله مقالاتی است که در آن سعی کردم با شرحی نه چندان مفصل به چگونگی وچراهای این مساله بپردازم که واقعا چرا من مسلمان نیستم.
امید آنکه با خواندن این مقاله آن دسته از عزیزانی که فرصتی نداشته اند تا به این مهم در زندگی خود بپردازندئ بتوانند این فرصت را بدست آورده و آنگاه با دیدی وسیع تر و در شرایطی مناسب به آنچه که ازگذشتگانو پدرانشان پذیرفته اند، بیندشند.
در این گفتار چند نکته اساسی در نظر گرفته شده که قابل تامل است.
1 – محمد به عنوان آورنده قران واسطه نزول آن یک انسان با هوش و خارق العاده در زمان خودش بوده است که در شرایطی نابرابر حتی نسبت به عموزاده های خودش ودر فقر و سختی بزرگ شده است.
2 – سفرهای محمد به سرزمین های دیگر او را شدیدا متاثرساخته در حالیکه از چگونگی این سفرهاو آموخته های او هیچ سند و نوشته تاریخی در دست نیست، چنانکه همه آنچه در باره او می خوانیم پس از چهل سالگی و اعلام نبوت توسط او می باشد.
3 - شاید بارزترین نکته ای که بر اساس کتب معتبر در این باره ثبت شده سفراو به شام در سن 13 سالگی به همراه عبدالمطلب ولی او می باشد.
4 – آنچه در باره وقایع قبل از به دنیا آمدن محمد نوشته شده براساس نوشته های اغراق آمیز بزرگان اسلام چون جریر طبری نه تنها سندیت تاریخی ندارد بلکه سنخیتی با پیامبر بودن او نیز ندارد، چنانکه طبری می گوید قبل از بدنیا آمدن محمد در مکه و مدینه شایع شد کسی بدنیا خواهد آمد که شرق و غرب به فرمان او خواهد بود وچهل زن در آن زمان باردار بودند.همگی این زنان فرزند خود را محمد نام نهادند تا شاید فرزندشان همان فرمانده شرق و غرب باشد. البته درخور تامل است که چنین آمار دقیقی از کجا گرفته شده و چنین واقعه ای چطور از خاطر عبدالمطلب که اورا بزرگ کرد نگذشت که حتی تا پایات عمر اسلام هم نیاورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر