۱۳۹۶ آبان ۱, دوشنبه

مجموعه مقالات در باب نجات شناسی الهیات اصلاحات

  • ۲ فروردین ۱۳۹۶

  • ادوین کشیش آبنوس

  • تولد تازه: بخش سوم – خداشناسی اصلاحات، فقط تولیپ نیست!

    در دو هفتۀ گذشته، به بررسی آموزۀ تولد تازه، نوزآیی،پرداختیم.
    همینطور که می دانید، اساس و بستر صحبتهای ما در سه ماه گذشته، روی بنیاد الهیات اصلاحات بوده است و قرار است تا آموزه هایی را که از چشم انداز این خداشناسی تعریف می شود، مورد بررسی قرار دهیم.
    اگر دقت کرده باشید،من در این سری دروس،خودم را محدود به ۵ نکته تولیپ نکردم(۱٫ تباهی کامل،۲٫ انتخاب شدن بدون شرط، ۳٫ کفارۀ محدود،۴٫ فیض غیر قابل مقاومت، ۵٫ثبات قدم مقدسین(امنیت نجات) ). هر چند ۵ نکته تولیپ، بخشهای اساسی این خداشناسی کتاب مقدسی است، اما خداشناسی اصلاحات به این ۵ نکته ختم نمی شود.
    بدون اینکه فرصت زیادی را صرف مقدمه کنیم، اجازه بدهید وارد ادامه مبحث شویم.
    اما رخصت دهید به چند نکته اشاره کنیم، به مباحثی که مشخصا اشاره کردیم و مطالبی که ضمنی گفته شد:
     اول
    اینکه نوزایی، تماما کاری الهی است؛ یعنی انسان در تولد روحانی خودش، اصلا دخالتی ندارد و توانایی از نو مولود شدن را ندارد.
    یک نکتۀ عقلانی!
    این نکته که انسان توانایی از نو مولود شدن را ندارد منطقا نیز قابل دریافت است:
    اگر نوزایی را یک معلول بدانیم، علت وجودی آن نمی تواند خود آن معلول باشد! زیرا این نیازمند آن است که معلول (دراینجا انسان)، پیش از موجود شدن(نوزایی)، موجود بوده باشد(به صورت علت) تا خودش را به وجود آورد! و این عقلا امکان پذیر نیست. اصطلاحا می توان گفت که: سِبقت(پیشی گرفتن) وجودی شیئ بر خودش، غیر ممکن است!
    دوم
    در این تولد دوباره، کار حیات بخش خدا، روی فهم و ادراک ما نیز تاثیر می گذارد که من به آن «تنویر روحانی» می گویم. خدا، در تولد تازه، افکار ما را باز کرده، فهم و درک امور روحانی را به ما می بخشد؛ چشمهای روحانی ما باز می شود.
    (برای نمونه ر.ک: اول قرنتیان ۲: ۱۲- ۱۳، دوم قرنتیان ۴: ۶ ، افسسیان ۱: ۱۸، فیلیپیان ۱: ۹، کولسیان ۳: ۱۰، اول یوحنا ۴: ۷)
    انسانی روحانی، یعنی کسی که از بالا زاده شده است، معانی روحانی حقایق را می فهمد؛ به عنوان مثال، انسان نفسانی، یعنی آن انسانی که تولد تازه ندارد، حیات ندارد، و هنوز در گناهان خویش است، چنین انسانی، وقتی می شنود که خدا رحیم است، او این جمله را از لحاظ گرامری و ظاهری می فهمد اما درک و فهم انسان روحانی، یعنی آن کسی که تولد تازه دارد، با وی متفاوت است؛ آنانی که تولد تازه دارند، این حقیقت را فهمیده، درک کرده، عمیقا احساس کرده، با آن رابطه برقرار می کنند.
    انسان نفسانی مانند شخص نابینایی است که واقعیت دنیا را، خورشید و درخت و دریا و میز را می شناسد، و توانایی توضیح واژگانی آنها را دارد، اما سطح درک و فهم وی، در یک مرتبۀ ابتدایی قرار گرفته است که به گستردگی و عمق دریافت تجربی یک شخص بینا نیست؛ اما زمانی که چشمان وی باز می شود، آن خورشید و درخت و دریا و میز، برای وی بُعد تازه ای پیدا می کند، بُعدی که در زمانی نابینایی هرگز قادر به دریافت آن نبوده است.
    وضعیت افرادی که تولد تازه ندارند، همانی است که مسیح گفت: «آیا چشم دارید و نمی بینید و گوش دارید و نمی شنوید؟…(هزارۀ نو، مرقس ۱۸:۸)
    این حقایق الهی که شخص روحانی دریافت می کند از درک والاتر و  تاثیر بخشی عمیقتری، در قیاس با آنچه از زبان دیگران جاری می شود، برخورداند.  معلمین مذهبی می توانند در خصوص حقایق الهی با ما صحبت کنند اما تنها زمانی که روح خدا تنویر روحانی ببخشد، تنها آن زمان است که این حقایق جان پیدا می کنند. مسیح گفت:
    …کلامی که من به شما می‌گویم، روح و حیات است. (قدیم، یوحنا ۶: ۶۳)
    انسانها می توانند در خصوص قدوسیت، محبت و زیبایی الهی صحبت کنند، اما تا زمانی که از روح خدا منور نشده باشیم، این واژه ها و مفاهیم در زندگی ما جان نداشته، اساس زندگی ما را تغییر نخواهند داد. به همین خاطر دانش روحانی بدون تولد تازه، جهل است و اما تنویر روحانی که در تولد تازه به ما بخشیده می شود، دانش روحانی و حقیقی است.
    عیسی مسیح به رهبران مذهبی یهود که در خصوص کتاب مقدس می دانستند گفت:
    «عیسی جواب داد که نه مرا می‌شناسید و نه پدر مرا. هرگاه مرا می‌شناختید پدر مرا نیز می‌شناختید.»(قدیم، یوحنا ۱۹:۸)
    «در جواب ایشان گفت، دانستن اَسرار ملکوت آسمان به شما عطا شده است، لیکن بدیشان عطا نشده،»(قدیم، متی ۱۱:۱۳)
    پولس رسول در این زمینه می گوید:
    امّا انسان نفسانی امور روح خدا را نمی‌پذیرد زیرا که نزد او جهالت است و آنها را نمی‌تواند فهمید زیرا حکم آنها از روح می‌شود. (قدیم، اول قرنتیان ۲: ۱۴)
    سوم
    نکتۀ سومی که باید در خصوص تولد تازه بدانیم این است که ارادۀ انسانی را تازه می کند؛ اگر به خاطر داشته باشید، گفتیم که انسانی که در گناهان خودش مرده است، آزادانه بر طبق طبیعت فاسدش، به آنچه که تمایل دارد، روی کرده، گناه می کند. ارادۀ آزاد انسان، آزادانه، تنها عداوت با خدا را بر می گزیند اما تولد تازه این ارادۀ انسانی را، ارادۀمخلوق را، احیا می کند به نوعی که اکنون انسان توانایی دارد تا امور خدا را انتخاب کند.
    آیا حزقیال ۱۱: ۱۹ را بیاد می آورید؟ این آیه بارها خوانده شده، بدون اینکه در این خصوص توضیح کافی شنیده باشیم:
    «… در اندرون‌ ایشان‌ روح‌ تازه‌ خواهم‌ نهاد و دل‌ سنگی‌ را از جسد ایشان‌ دور کرده‌، دل‌ گوشتی‌ به‌ ایشان‌ خواهم‌ بخشید.»(قدیم)
    نگاهی به چند آیه
    همینطور حزقیال ۳۶: ۲۷- ۲۸
    ۲۷″روح خود را در اندرون شما خواهم نهاد و شما را پیرو قوانین خود خواهم ساخت تا با دقّت دستورات مرا بجا آورید. ۲۸   آنگاه در سرزمینی که به نیاکان شما دادم، زندگی خواهید کرد و قوم من خواهید بود و من خدای شما خواهم بود.»(مژده)
    شما را در هر عمل نیکو کامل گرداناد تا اراده او را بجا آورید و آنچه منظور نظر او باشد، در شما به عمل آوَرَد بوساطت عیسی مسیح که او را تا ابدالآباد جلال باد. آمین. (قدیم، عبرانیان ۱۳: ۲۱)
    ۱۳ زیرا خداست که در شما برحسب رضامندی خود، هم اراده و هم فعل را به عمل ایجاد می‌کند. (قدیم، فیلیپیان ۲: ۱۳)
    و البته آیات بسیاری دیگر نشان می دهد که روح خدا، به وسیلۀ عمل نوزآیی، ارادۀ ما را توانا می سازد تا در ارادۀ او حرکت کرده، تصمیم گرفته، از او اطاعت کنیم. بنابراین خدا در تولد تازه، قلب و ارادۀ ما را نسبت به تقدس متمایل کرده، از گناه بی زار می سازد.
    داود هم کراراً در مزامیر از خدا در خواست می کند و می گوید:
    دلم را به اطاعت از اوامرت مایل گردان… (مژده، مزمور ۱۱۹: ۳۶)
    چشمانم را از دیدن بطالت بگردان، و در طریق خود مرا زنده ساز. (قدیم، مزمور ۱۱۹: ۳۷)
    ۱۴ و زنی لیدیه نام، ارغوان فروش، که از شهر طیاتیرا و خداپرست بود، می‌شنید که خداوند دل او را گشود تا سخنان پولُس را بشنود. (قدیم،اعمال ۱۶: ۱۴)
    این کاری است که روح القدس و تنها خدا قادر است در روحهای ما انجام دهد؛ این کاری است که انسان نمی تواند با قرار گرفتن در جایگاه خدا آن را انجام دهد؛ انسان قادر نیست تا چنین تغییر عظیمی را در انسانی دیگر ایجاد کند. مهم نیست که واعظی برجسته و زبردست، سخنگویی شیوا و معلم کلام بسیار ماهری باشیم، این کاری است که تنها روح القدس در زندگی ها انجام می دهد. کلام حقیقتی که در آن حیات است، از طریق واعظ کلام، که هر کدام از ما می توانیم باشیم، جاری می شود اما کار اصلی و نهایی را خداوند انجام می دهد و قلبهای سنگی را به قلبهایی تبدیل می کند که برای اوامر خداوند تمایل پیدا می کند. ارادۀ ما را نو ساخته، قادرمان می سازد تا بتوانیم به انجیل خدا، لبیک بگوییم.
    الیهاتدان بنام، ویلیام شِدWilliam Shedd ) ( در خصوص این تولد تازه زیبا می گوید؛ او می گوید که «در تولد تازه، سرشت روحانی، سرشت روحانی را لمس می کند. خدا انسان را لمس می کند. خدا و انسان دو ماهیت متفاوت از هم هستند اما در تولد تازه، خدا به انسان بسیار نزدیک می شود، حتی نزدیکتر از زمان خلقت و نزدیکتر از زمانی که هر روزه در زندگی تو عمل می کند. » [۱]
    بوسۀ آسمانی
    نامی که من بر روی تولد تازه گذاشته ام، بوسۀ الهی است؛ خدا از آسمان انسان گناهکار را می بوسد و این بوسۀ آسمانی، روح حیات را در روح مردۀ وی می دمد و او را از نو زنده می سازد؛ او را به روحی تبدیل می گرداند که عاشق خدا می گردد و او را متابعت می کند.
    چهارم
    چهارمین نکته ای که در خصوص آن صحبت کردیم، این است که انسان در خصوص تولد تازه، منفعل است، غیرفعال است، تابع است.
    خداوند بخشنده است و انسان دریافت کننده. انسان در گناه مرده است و قادر نیست زندگی حیات بخشی را که منجر به پارسایی بشود تولید کند.
    پنجم
    نکتۀ پنجم، از نکتۀ چهارم، یعنی نکتۀ قبلی سرچشمه می گیرد؛ از آنجایی که انسان در خصوص تولد تازه منفعل است، بنابراین قادر به همکاری با خدا در این باب نیست. شرط همکاری، این است که هر دو با هم هماهنگ باشند، یعنی نوعی انسجام و هارمونی بین خدا و انسان باشد اما کلام خدا به ما می آموزد که انسان در وضعیت دشمنی با خدا قرار دارد. رومیان ۸: ۷ می گوید که: «…تفکّر جسم دشمنی خدا است،»(قدیم)
    دو واژۀ الهیاتی در این خصوص وجود دارد که یکی به همکاری انسان با خدا در نجات اشاره دارد که به آن سینرجیزم می گویند و دیگری به کار نجاتی که یکطرفه از سوی خدا برای ما انجام می شود، به آن مونورجیزممی گویند. نکته دیگر در خصوص نوزآیی این است که این یک راز است. آنچه دقیقا در این زمان اتفاق می افتد، برای ما یک راز است.  می دانیم که در گناه مرده بودیم، و اکنون زنده هستیم، و این مرگ و حیات، یک امری رازآلود است.  نمی دانیم که دقیقا چگونه اتفاق می افتد و اینکه خدا با ما چه می کند که ما از نو مولود می شویم. عیسی مسیح، روح القدس را به باد تشبیه می کند که هر کجا می خواهد می وزد و ما صدایش را می شنویم، ولی نمی دانیم از کجا می آید و به کجا می رود، تولد تازه هم به همین شکل است ر.ک یوحنا ۳: ۸٫
    کتاب مقدس این زندگی جدید را، این نوزایی را پدیده ای می داند که تمامیت ما را تحت تاثیر خود قرار می دهد.  کلام خدا در دوم قرنتیان ۵: ۱۷ می گوید که  ۱۷   پس اگر کسی در مسیح باشد، خلقت تازه‌ای است؛ چیزهای کُهنه درگذشت، اینک همه‌چیز تازه شده است.(قدیم)
    چون این اتفاق در درون ما انجام می شود و زندگی های ما را تغییر داده به ما حیات می بخشد، بنابراین می توانیم بگوییم که تولد تازه، یک امری آنی است و در یک زمان اتفاق می افتد و اینکه برخی معتقد هستند که تولد تازه، فرایندی تدریجی است، به نظر با شواهد کتاب مقدس همخوانی ندارد. ما در یک زمان متولد می شویم و پس از آن رشد روحانی شروع می شود. ممکن است، زمان دقیق آن را ندانیم و یا به وقوع آن هوشیار نباشیم، اما نتایج آن را در زندگی خود در طی زمان می بینیم.
    ششم
     اما نکتۀ ششم این است که تولد تازه، در زندگی های ما باید میوه آورده، یا به اصطلاح، ثمر بخش باشد.
    در اول یوحنا ۳: ۹ آمده است:
    هر که از خدا مولود شده است، گناه نمی‌کند زیرا تخم او در وی می‌ماند و او نمی‌تواند گناهکار بوده باشد زیرا که از خدا تولّد یافته است.(قدیم)
    این به آن معنی نیست که ایمانداران به عیسی مسیح زندگی کامل و بی نقص و بی گناهی خواهند داشت بلکه این بدان معناست که استمرار در گناه و در گناه باقی ماندن از زندگی آنها رخت خواهد بست.
    شاید اگر بخواهیم از این دیدگاه، تولد تازه را نوع دیگری تعریف کنیم، به جای اینکه بگوییم، شخصی که تولد تازه دارد، گناهکار نیست، بهتر است بگوییم که شخصی که از نو مولود شده است، مطیع مسیح است.
    این در خصوص این  نوع نگرش در باب ۲ اول یوحنا ( آیه ۲۹ ) می خوانیم:
    اگر فهمیده‌اید که او عادل است، پس می‌دانید که هر که عدالت را بجا آوَرَد، از وی تولّد یافته است.(قدیم)
    نکتۀ آخر
    و اما نکتۀ آخر که من خودم هم به بدان قبلا توجه نکرده بودم در اول یوحنا ۵: ۱۸ است که می گوید:
    ۱۸   و می‌دانیم که هرکه از خدا مولود شده است، گناه نمی‌کند بلکه کسی که از خدا تولّد یافت، خود را نگاه می‌دارد و آن شریر او را لمس نمی‌کند.(قدیم) جالب توجه است که واژه ای که در اینجا «خود» ترجمه شده است در یونانی معنای «او» نیز می دهد، چنانکه در ترجمۀ NASB  این واژه، him ترجمه شده است؛ از این منظر می توان آیه را این گونه نیز ترجمه کرد که: … بلکه کسی که از خدا تولّد یافت، او را نگاه می‌دارد… ؛ که این بدان معناست که این خداست که ما را نگاه می دارد. به هر حال، شخصی که از نو مولود شده است، از حملات شریر مصون است. با اینکه ممکن است مورد حملات قرار بگیرد، اما یوحنای رسول می گوید، کسی که در ماست بزرگتر و قویتر است از آنکه در دنیاست.



     



    ۱۳۹۶ مهر ۱۸, سه‌شنبه

    تولد تازه: بخش دوم – گفتگوی مسیح و نیقودیموس

    جموعه مقالات در باب نجات شناسی الهیات اصلاحات

    • ۲ فروردین ۱۳۹۶
    •  
    • ادوین کشیش آبنوس



    ولد تازه: بخش دوم – گفتگوی مسیح و نیقودیموس

    اگر با من از قبل همراه بوده باشید، متوجه شده اید که در خصوص بنیاد الهیات اصلاحات صحبت می کنیم و در کتاب مقدس سیر کرده آن را تفتیش می کنیم؛ و در این سیاحتی که پیش گرفته ایم، نه تنها به آموزه هایی که معمولا در این مباحث مطرح می شود نگاه می کنیم بلکه سعی می کنیم که دایرۀ بررسی خود را – از آن چیزهایی که مهم هستند –  وسیع تر نماییم؛ و تصویر بزرگتری را مدّ نظر قرار دهیم.
    در بحث های گذشته، به مبحث حاکمیت الهی پرداختیم، سپس به مسألۀ ارادۀ آزاد انسان پرداخته، تعریف معمول آن را به چالش کشیدیم، و سعی کردیم این تعریف را از چشم انداز کتاب مقدس بازگو کنیم؛ در ادامه به ارتباط این دو آموزه رسیدیم و رابطۀ آنها را تحلیل کردیم. بعد نیز به آموزۀ تباهی کامل پرداخته، به فروافتادگی کامل انسان رسیده، سپس در این سیاحت، رهسپار دیار آموزۀ برگزیدگی شدیم، آموزه ای که به گمانم  به قدر کافی در خصوص آن و تاویل آیات مربوط بدان، گفته  شد؛ هرچند اگر لازم باشد باز بدان خواهیم پرداخت. نیز به اعتراضاتی که در این مسیر وارد گردید، نظری داشتیم و آیات معروفی را که ضد گزینش الهی مطرح می شود مطرح کرده، تفسیر کلیشه ای و اشتباه آنها را گوشزد کرده، نشان دادیم؛ و گفتیم که تفسیر وفادارانه و تاویل کتاب مقدسی آیات به تایید و تثبیت گزینش الهی از چشم انداز الهیات اصلاحات می انجامد. در ادامه، بحث ما به زنجیرۀ طلایی نجات رسید؛ پس ترتیب منطقی کار روح خدا را در فدیه برای بشر، برشمرده، نیم نگاهی نیز به تولد تازه انداختیم.
    امیدوارم که تمام این دروس را گوش، یا تماشا کرده باشید؛ چون  این دروس – کنار همدیگر- ، تصویر کاملتری به شما می بخشد، تا بتوانید زیبایی الهیات اصلاحات را که انعکاس زیبایی کتاب مقدس است، عمیق تر درک کنید؛ آن زیبایی را که در واقع، مبیّن زیبایی عمل نجات توسط خداوند است.

    دنبالۀ مبحث تولد تازه
    خُب، بازگردیم به آموزۀ تولد تازه؛ گفتگوی خودمان را در مطلب پیشین از باب سوم انجیل یوحنا آغاز کردیم؛ بابی که بسیار مورد علاقۀ من است؛ بابی که اگر بخواهم یکبار دیگر در سری تفسیر انجیل یوحنا، به آن بپردازم،گمان کنم چند ماه روی آن وقت بگذارم.
    در این باب، عیسی مسیح با نیقودیموس، ربای یهودی، صحبت می کند و در خصوص لزوم تولد تازه برای ورود به پادشاهی خدا تاکید می کند.
    اگر یادتان باشد به این مطلب اشاره کردم که تصویر نوزآیی، از نو مولود شدن، دوباره متولد شدن، به ما کمک می کند تا این را بفهمیم که در فرایند نجات، این ما نیستیم که دنبال خدا می رویم، بلکه خداست که به دنبال ما می آید و این نکتۀ بسیار مهمی است که تقریبا در تمام کلیساها برعکس تعلیم داده می شود، زیرا معمولا گفته می شود که شما خدا را انتخاب می کنید، و این ما هستیم که باید بله را به خداوند بگوییم و سپس خدا ما را نجات می دهد، اما تصویری که در کتاب مقدس بارها و بارها ترسیم می شود، تصویر آمدن خدا به دنبال ماست. خدایی که ما را از نو مولود می سازد تا بتوانیم پادشاهی خدا را ببینیم. وقتی پادشاهی را نمی بینیم، چطور می توایم وارد آن شویم؟
    در باب سوم انجیل یوحنا، نیقودیموس نزد عیسی آمده است تا در مورد امور روحانی صحبت کند، اما عیسی می گوید: صبر کن، زیاد شتاب نکن! شما نمی توانید امور روحانی را بفهمید، چه برسد به آنکه در مورد آن صحبت کنید، مگر اینکه از نو زاده شوید.
    عیسی در جواب او گفت:«آمین آمین به تو می گویم  اگر کسی از سر نو مولود نشود، ملکوت خدا را نمی تواند دید.» (قدیم، یوحنا ۳: ۳)
    واژه ای که «سر نو» ترجمه شده است، anōthen ، در حقیقت معنی آن را اگر در واژه نامۀ الهیاتی نگاه کنید، به معنی «از بالا» است؛ عیسی در جواب او گفت:«آمین آمین به تو می گویم  اگر کسی «از بالا» مولود نشود، ملکوت خدا را نمی تواند دید.»  (همین کلمۀ  anōthen در آیۀ ۷:۳ نیز به کار رفته است.)
    عیسی مسیح سعی دارد تا به نیقودیموس بگوید که قبل از هر چیز باید فیض خدا را دریافت کند، چیزی که نیقودیموس آن را  نمی فهمید.
    ۳ عیسی  در جواب او گفت:آمین آمین به تو می گویم  اگر کسی از سر نو مولود نشود، ملکوت خدا را نمی تواند دید.»۴ نیقودیموس بدو گفت، «چگونه ممکن است که انسانی که پیر شده باشد، مولود گردد؟ آیا می‌شود که بار دیگر داخل شکم مادر گشته، مولود شود؟» ۵   عیسی در جواب گفت: «آمین، آمین به تو می‌گویم اگر کسی از آب و روح مولود نگردد، ممکن نیست که داخل ملکوت خدا شود. ۶   آنچه از جسم مولود شد، جسم است و آنچه از روح مولود گشت روح است. ۷   عجب مدار که به تو گفتم باید شما از سر نو مولود گردید. ۸   باد هرجا که می‌خواهد می وزد و صدای آن را می‌شنوی لیکن نمی‌دانی از کجا می‌آید و به کجا می‌رود. همچنین است هر که از روح مولود گردد.  (قدیم، یوحنا ۳: ۳- ۸)
    بعد از اینکه مسیح در خصوص تولد تازه سخن گفت و اینکه قدم نخست، از نو زاده شدن است؛ سپس به چگونگی این تولد تازه پرداخت.
    منظور مسیح از زاده شدنِ از آب و روح چیست؟ چرا عیسی مسیح در مورد باد سخن گفت؟

    ارائۀ چند تفسیر و نقد آنها
    گروه های مختلف، نظرات گوناگونی را در این خصوص داده اند و تلاش کرده اند تا معانی این واژه ها را دریافت کنند و آنها را تفسیر کنند، و معمولا هم تفاسیر به نوعی ارائه می شوند که در چارچوب باورهای  الهیاتی افراد قرار گیرند!
     تفسیر اول
    برخی ها آب را به معنی و استعاره از تولد انسانی می دانند و آب موجود در رحم مادر  را دلیل درج واژۀ آب در این آیه می دانند؛ این گروه می گویند که پس از اینکه شخص یکبار از لحاظ فیزیکی به دنیا آمد باید دوباره از لحاظ روحانی هم تولد یابد؛ بنابراین در تایید این نظر، ترکیب تولد دوباره در عوض تولد از بالا، از نظر معنایی انطباق بیشتری با این متن دارد.
    نتیجه گیری این تفسیر بر اساس برداشتش، البته منطقی می نماید اما این تفسیری مورد وثوق نمی تواند باشد زیرا:
    یکم: واژۀ آب، در هیچ جای کتاب مقدس به این معنا بکار نرفته است؛
    دوم: اینکه این تفسیر مبیّن یک حقیقت آشکار است، و اصطلاحا در زمرۀ توضیح واضحات قرار می گیرد!
    زیرا می خواهد بگوید که البته باید اول به دنیا بیاییم(توضیح امر واضح) تا سپس بتوانیم تولد روحانی را دریافت کنیم؛
    سوم: آب نمی تواند اشاره به تولد جسمانی باشد چونکه در یوحنا ۱: ۱۳ دیدیم، که این تولد جسمانی جایی در این فرایند نجات ندارد ( ۱۳   آنان که نه با تولد بشری، نه از خواهشِ تن و نه از خواستۀ یک مرد، بلکه از خدا تولد یافتند.»هزارۀ نو، چاپ ۲۰۱۴″)
    تفسیردوم
    گروهی دیگر از دوستان(لطفاً واژۀ دوستان را با لحنی کنایه آمیز دریابید!)، باور دارند که آب اشاره به تعمید آب است؛ اما هر آینه باید در نظر داشت که کتاب مقدس در کلیت تعالیم کتاب مقدس، کلام خدا به ما تعلیم می دهد که کسی نمی تواند به وسیلۀ امور ظاهری و مراسم مذهبی نجات یابد:(اول سموئیل۱۶: ۷، رومیان ۲: ۲۸- ۲۹، غلاطیان ۲: ۱۶ و  ۵: ۱- ۶)؛ تعمید آب نشانۀ مهمی است از چیزی که قبل از آن اتفاق افتاده است، و نه وسیله ای برای تولد تازه.
    تفسیرسوم
    تفسیر سوم، آب را شسته شدن از گناهان اعلام می کند؛ دلیل اینکه این معنای آب نمی تواند مورد نظر آیه باشد این است که هرگاه عهد جدید در خصوص ارتباط آب و تولد از بالا صحبت می کند، پاکی از گناهان را، امری معرفی می کند که پس از تولد تازه اتفاق می افتد و این آیه در یوحنا ۳، از چگونگی تولد تازه سخن می گوید و این چشم اندازی که در این باب ارائه می شود، این تفسیر را هم ناروا می کند.
    دیدگاه من
    اما تفسیری که به نظرم صحیح می باشد، مبتنی بر تشبیه کتاب مقدس به آب است. در جاهای دیگری از متن مقدس، «کتاب» مقدس با نماد آب معرفی شده است:
    افسسیان۵: ۲۶ می گوید:
    تا آن را به غسلِ آب به‌وسیله کلام طاهر ساخته، تقدیس نماید،(قدیم)
    تا آن را به آبِ کلام بشوید و این‌گونه کلیسا را طاهر ساخته، تقدیس نماید،(هزارۀ نو)
    در اول یوحنا ۵: ۷- ۸ می خوانیم:
    زیرا سه هستند که شهادت می‌دهند، ۸   یعنی روح و آب و خون؛ و این سه یک هستند.(قدیم)
    در این رساله که در حقیقت، نویسنده اش همان، نویسندۀ انجیل یوحنا هم می باشد،از سه شاهد صحبت شده است: روح، آب و خون
    از آنجایی که پیشتر در این رساله به شهادت کتاب مقدس، به نجات در مسیح پرداخته است، و روح اشاره به روح القدس و خون اشاره به صلیب مسیح می کند؛ بنابراین آب، در اینجا اشاره به کلام خداست.
    همین تصویر در یوحنا ۱۵: ۳ ترسیم شده است:
    شما هم‌اکنون به‌سبب کلامی که به شما گفته‌ام، پاک هستید.(هزارۀ نو)
    یک بخش دیگر از کتاب مقدس به کلام خدا به عنوان وسیله و طریقی اشاره می کند که تولد تازه را برگزیدگان دریافت می کنند، البته در این قسمت از تصویر آب، استفاده نمی شود:
    او چنین اراده فرمود که ما را با کلام حق تولید کند تا همچون نوبرِ آفریده‌های او باشیم. (هزارۀ نو، یعقوب ۱: ۱۸)
    زمانی که صحبتهای عیسی مسیح به نیقودیموس را زیر نور بخشهایی از کلام که با هم نگاه کردیم بررسی می کنیم، متوجه می شویم که خدا را به عنوان کسی که ما را به دنیا می آورد معرفی می کند؛ خدای پدری که ما فرزندان وی هستیم و کلام خدا وسیله ای در دستهای روح خداست که حیات روحانی تازه ای را که کلام از آن صحبت می کند، به ما عطا  می نماید.
    آب و روح/ باد
    در ماجرای ملاقات نیقودیموس با عیسی مسیح، که در باب سوم انجیل یوحنا آمده است، عیسی از مولود شدن توسط  آب و روح می گوید(۵:۳) و در ادامه نیز  روح خدا را به باد تشبیه می کند(۸:۳)؛ هر چند انجیل یوحنا به یونانی است و واژۀ یونانی روح، پنوما می باشد، اما این واژه در یونانی معنای باد نیز می دهد چنانکه معادل عبری آن نیز( روآخ ) معنای باد و روح را توأمان دارد؛ از این دریچه گوییا  هنگامی که عیسی با نیقودیموس گفتگو می کرد، روح و باد در یک بازی کلامی، هر دو معنا را در یک واژه به رخ می کشند! تا حیات را به کالبدِ انسانِ مرده در گناه بدمند؛ انسانی که با کلام مقدس(آب)، شسته شده، مهیای تولد دوباره است. پس، کلام خدا به ما تعلیم داده شده، موعظه گردیده، به مانند آب، جان ما را شستشو می دهد، تا روح خدا از آن استفاده کرده، حیات روحانی تازه را به ما عطا نماید.
    باز هم آیه ای دیگر
    یک آیۀ دیگر را  با هم نگاه کرده، این مبحث را روشنتر می کنیم.
    اول پطرس ۱: ۲۳
    زیرا تولد تازه یافته‌اید، نه از تخم فانی بلکه تخم غیرفانی، یعنی کلام خدا که زنده و باقی است.(هزارۀ نو)
    در همین باب، پطرس می گوید، شخص به خاطر مرگ مسیح به خانوادۀ الهی ملحق می گردد. (آیات ۱۸- ۱۹)؛
    زیرا می‌دانید از شیوۀ زندگی باطلی که از پدرانتان به ارث برده بودید، بازخرید شده‌اید، نه به چیزهای فانی چون سیم و زر، بلکه به خون گرانبهای مسیح، آن برۀ بی‌عیب و بی‌نقص. (هزارۀ نو)
    و سپس در آیه ۲۱ می گوید، به واسطۀ او ایمان می آوریم.